ایران شناسی > مجموعه ها
 
کتاب خوانی کتابخانه شخصی کتاب های برگزیده گالری اخبار کتاب بچه خوانی
بازگشت به صفحه قبل
 
     
 

مفهوم و جایگاه دیو در شاهنامه

نام مدرسه : پسرانه عبدصالح

مفهوم و جایگاه دیو در شاهنامه

عنوان داستان : نبرد رستم با اَکوان دیو .
مجري برنامه : ساناز شجاعي ( كارشناس كتابخانه ملي )
افراد شركت كننده : ۶۰ نفر
تاریخ : ۱۳۹۲/۱۰/۹
مكان : سالن همايش هاي كتابخانه ملي


دیو واژه ای کهن است که قدمت آن به دوران آریائیان می رسد . دیوان گروهی از پروردگاران آریائی بودند که بعدها نزد ایرانیان گمراه کنندگان و شیاطین خوانده شدند.(دانشنامه مزديسنا، ص 274)
چنانکه در اسطوره آفرینش آمده است پس از آن که پروردگار دست به آفرینش جهان مینوی و مادی زد و اِمشاسپندان و ایزدان پدید آمدند، اهریمن هم بیکار ننشست و در برابر ایزدان دیوان را پدید آورد . به این ترتیب در برابر هر ایزدی دیوی به کار گمارده شد که تعداد آنها را به مانند ایزدان بیشمارمی نویسند. آنچه از نوشته های کهن برمی آید تعدادی از آن ها معروف و وظیفه آنان معلوم است و برخی مانند ایزدان گمنام هستند.( اساطير و فرهنگ ايران در نوشته هاي پهلوي، رحيم عفيفي : ص 522 )
در شاهنامه فردوسی هنگامی که دیوان به دست تهمورس( طهمورث) اسیر می شوند، از او اَمان می خواهند که کشته نشوند اما در عوض هنری را به او بیاموزند ، که در اینجا انتقال فرهنگ و گسترش خط های گوناگون را توسط  دیوان به تهمورس می بینیم.( شاهنامه فردوسي ج اول . به تصحيح محمد رمضاني . ص 20 )

کشیدندشان خسته و بسته خوار                                بجان خواستند آن زمان زینهار
که ما را مکش تا یکی نو هنر                                   بیاموزی از ماکَت آید ببر
نبشتن مر او را بیاموختند                                      دلش را بدانش برافروختند
نبشتن یکی نه که نزدیک سی                             چه رومی وچه تازی وچه پارسی
چه سغدی چه چینی وچه پهلوی                                   نگاریدن آن کجا بشنوی

سپس داستان اکوان دیو برای بچّه ها اجرا شد . اکوان دیو از شخصیت های منفور شاهنامه می باشد و چنانچه در برهان قاطع آمده بعضی از محققان نام این دیو را محرف اکومان به معنی اندیشه پلید دانسته اند و نام دیوی مظهر شرارت و دورویی و اندیشه های پست در مقابل وهومن یا بهمن (اندیشه نیک) است. اکوان دیو در شاهنامه به شکل گورخروحشی، گله های اسب کاووس را صدمه می زند. رستم در نبرد با این دیو، هر بارکه سوار بر رخش ، به او یورش می برد دیو ناپدید می شود. رستم خسته در کنار چشمه ای به خواب می رود و در آن زمان اکوان دیو او را از جا می کند  و اسیر می کند، به رستم می گوید که او را به دریا بیندازد یا به کوهستان؟ رستم چون می داند که کار دیو برعکس خواهد شد کوه را انتخاب می کند تا او را به دریا بیندازد و با شنا کردن خود را نجات دهد. بعد از آن دیو را پیدا می کند و نام پروردگار را می آورد تا دیو جادو به کار نبرد  و او را شکست می دهد.
پس از اجرا بچّه ها پیام خود از داستان را به اشتراک گذاشتند و به تمامی سؤال ها پاسخ داده شد.

براي مطالعه بيشتر به كتاب " اكوان ديو " افسانه ديو و گودرز" جنگ رستم و ديوان "مراجعه كنيد