ایران شناسی > مجموعه ها
 
کتاب خوانی کتابخانه شخصی کتاب های برگزیده گالری اخبار کتاب بچه خوانی
بازگشت به صفحه قبل
 
     
 

لُرها

لُرها

منشاء واژه لر

زبان

محدوده زبان لری

جغرافيای تاريخی مناطق لرنشين

دوره اسلامی

مذهب

جشن ها و سوگ

پوشاك

ادبيات شفاهی



منشاء واژه لر
بررسي هاي زبان شناسي و فرهنگي نشان دهنده پيوستگي قومي لرها با ديگراقوام ايراني و بويژه پارسي است . اين قوم در گذشته هاي دور داراي نام يانام هاي ديگري بوده كه با گذشت زمان نام قديمي جاي خود را به نام جديد تر داده اشت تا اينكه سرانجام واژه لر جايگزين ديگر نامها گرديده است .
واژه لر را براي اولين بار در نوشته هاي بعضي از تاريخ نگاران و جغرافي دان هاي قرن چهارم هجري مي بينيم كه اغلب به صورت " الريه ، لاريه ، بلاداللور و لوريه " ضبط شده است . با اين حال تا قرن هشتم هيچ گونه نظري درباره وجه تسميه اين قوم ابراز نشده است و از قرن هشتم به بعد است كه بعضي از مورخين چون حمدالله مستوفي ، معين الدين نطنزي ، قاضي احمد بن محمد غفاري كاشاني مطالبي در اين زمينه نوشته اند .
به طور كلي نظريات مربوط به وجه تسميه لرها را مي توان به سه گروه تقسيم كرد :
اول اينكه برخي ، لرها را از نسل شخصي به نام "لر" دانسته اند . دوم اينكه واژه لر را مشتق از كلمات ايراني چون لهراسب و غيره گرفته اند . سوم اينكه واژه لرنسبت مكاني دارد كه آنهم به نوبه جند وجه است:
1.لر محلي بوده در ولايت مانرود يا مايرود كه جايگاه اوليه تبار لرها بوده است .
2.واژه لر مخفف "اللور" است كه آنهم نام شهري است در شمال غربي دزفول يعني در حوالي انديمشك آنروز بوده است .
3.برخي نيز كلمه لر را تحريف شده واژه لير و يا لِِر يعني كوه هاي پوشيده از جنگل تعبير كرده اند .
لرها از بزرگترين گروه هاي قومي ايران به شمار مي آيند كه در منطقه گسترده اي از ايران پراكنده اند . قلمرو لرها 000/123 كيلومتر مربع وسعت دارد . تاريخ و فرهنگ كهن لرها در شكوه تمدن باستاني ايران سهم به سزايي داشته است . سرزمين لرها را به عنوان يكي از نخستين پايگاه هاي زيستي و توسعه فرهنگ بشري به شمار آورده اند. آثار معماري باستاني ، نقوش و حجاري هاي بازمانده از اين تمدن گوياي شكوه و عظمت فرهنگي آنهاست . باستان شناسان شناخته شده ترين صنايع ساكنان كهن ايران ، اشياي مفرغي و برنزه به دست آمده از سرزمين لرها دانسته اند . از اين رو برخي ، لرها را منشاء و محور تحول صنعت عصر مفرغ دانسته اند .
گرچه اكثريت لرها همواره كوچنده و دامدار بوده اند ، اما در دوره هايي مقارن با حكومت كاسي ها و عيلاميان با روي آوردن به كشاورزي و زندگي شهرنشيني بر قوام نظام زندگي اجتماعي بشر كوشيدند.

زبان
لرها به دو زبان لري و لكي صحبت مي كنند كه اولي زبان اكثر شعبات اين قوم است . دومي در برخي از طوايف لرستان ،ايلام ، كرمانشاهان و برخي از مناطق استان همدان ، قزوين و ... رايج است .
براساس مطالعات زبان شناسي ، زبان هاي لري و لكي جزو زبان هاي هند و اروپايي به شمار مي آيند . زبان هاي هند و اروپايي به دو شعبه هند ، ايراني و اروپايي تقسيم مي شوند . زبان هاي لري و لكي در زمزه زبان هاي هند و ايراني قرار مي گيرند كه اين زبان ها به نوبه خود به دو گروه " هندي " و " ايراني " تقسيم مي شوند .
زبان هاي ايراني (فلات ايران ) شامل زبان هاي ايراني شرقي و زبان هاي ايراني غربي هستند . گروه اول در مناطق آسياي ميانه از جمله افغانستان و نواحي مجاور و گروه دوم در ايران و بعضي ديگر مناطق رايج اند . زبان هاي ايراني غربي نيز به دو گروه شمال غربي ، جنوب غربي تقسيم مي شوند كه زبا ن لكي جزو گروه شمال غربي و زبان لري جزو گروه جنوب غربيث قرار مي گيرد
در بين زبان هاي جنوب غربي ايراني ، زبان لري نزديكترين رابطه را با زبان فارسي دارد و هردوي آنها دنباله پارسي ميانه ( از قرن سوم پيش از ميلاد تا قرن هشتم و نهم بعد از ميلاد ) هستند . پارسي ميانه زبان پارتيان و ساسانيان بود كه به تدريج تغيير شكل داده و به صورت زبان فارسي و لري و غيره درآمده است .
برخي لري را به دو گويش تقسيم مي كنند : گويش اول گويش لرهاي ممسني ، كهكيلويه اي و بختياري است كه به لر بزرگ معروفند . گويش دوم شامل گويش لرهاي كوچك مانند خرم آبادي ، لرستاني ، اليگودرزي و... است .
در سرزمين لرها گروه هاي زيادي از مردم به زبان كردي نيز صحبت مي كنند . مثلا مكري ها و كردهاي ساكن لرستان ، به كردي و كردي كرمانچي صحبت مي كنند . گويش لري به زبان فارسي نزديكي و مشابهت بسيار زيادي دارد .

محدوده زبان لری
زبان لري هم اكنون در منطقه وسيعي از ايران رايج است و نزديك به سه ميليون نفر به آن تكلم مي كنند .

جغرافياي تاريخی مناطق لر نشين
شواهد باستان شناسي حاكي از آن است كه سرزمين هاي لرنشين از زمان هاي بسيار كهن يعني در مواردي از چهل هزار سال پيش به اين طرف به وسيله اقوامي كه به علت نداشتن خط ، هويت آنها ناشناخته مانده مسكون بوده اند . براي مثال در حفاري هاي كه گرار جنه Garr Arjanah و غار كنجي در دشت كركاه (واقع در نزديكي خرم آباد ) صورت گرفت . ابزار و سايلي از انسان هاي كهن به دست آمده كه قدمت آنها به چهل هزار سال مي رسد .
همچنين در حفاري هايي كه در تپه هاي باستاني ميمه ، علي كش و چغاسبز ( در نزديكي دهلران ) صورت گرفته آثاري از اولين دهكده هاي پيش از تاريخ كه مربوط به هشت تا نه هزار سال پيش كشف شده است . از آنجايي كه همه اين آثار متعلق به دوران پيش از تاريخ يعني پيش از پيدايش خط است . شناسايي قومي صاحبان اين آثار مقدور نيست .

دوره اسلامی
در دوره اسلامي سرزمين لرها نيز مانند ديگر نقاط ايران مورد هجوم قرار گرفت . لرها نيز مانند ديگر ايرانيان به سختي تسلط اعراب را پذيرفتند و با حمايت از حكومت هاي ايران صفاريان ، آل بويه ، كاكويه و ... به جنگ با آنها پرداختند . سرانجام خلفاي عرب بر آن شدند تا به طور مستقيم بر لرها حكومت كنند .به تدريج گرو ه هايي از مردمان عرب به اين سرزمين وارد شدند و با لرها درآميختند .

مذهب
لرها در دوران قبل از اسلام زرتشتي بودند . اما از زمان ساسانيان به بعد مردمي با مذاهب مختلف به سرزمين لرها آمدند . مثلا مسيحيان و يهوديان در زمان ساسانيان به دهكده كرخه وارد شدند . برخي از لرها مانند بختياري ها با ورود مسيحيان به سرزمينشان به آيين آنها گرويدندو مسيحي شدند . در دوره اسلامي لرها مسلمان شدند . در سده 6 و 7 قمري گروه هايي از لرها به فرق اسماعيليه و حروفيه گرايش يافتند . در دوره صفويه گروه هاي زيادي از لرها تحت تأثير تعاليم اهل حق (علي اللهي ) قرار گرفتند . امروزه لرها اكثرأ شيعه اثني عشري هستند .

جشن ها و سوگ
از مهم ترين جشن هاي لرها مي توان به جشن عيد نوروز و مراسم و آداب برپايي آن اشاره كرد . چهار شنبه سوري و شب الفه ( يك شب مانده به عيد نوروز كه مردم به گورستان مي روند و براي درگذشتگان طلب آمرزش و خيرات مي كنند ) از ديگر اجزاء مراسم نوروز لرهاست .
لرها در بسياري از جشن هاي عروسي و ختنه سوران ، سيزده نوروز و عيد فطر و قربان با اجراي رقص هاي محلي به شادي و سرور مي يپردازند . مراسم سوگ مردگان لرها به پرس يا چهر معروف است . ساعتي پس از درگذشت متوفي ، ساز و دهل نواخته مي شود تا مردم از واقعه با خبر شوند . پس از آن جنازه را به عسالخانه مي برند و پس از شستشو و تدفين به خانه صاحب عزا باز مي گردند و تا سه شبانه روز به عزاداري مي پردازند . زنان با شيون كردن و خراشيدن رو و كندن مو و مردان با ماليدن گل بر سر و شانه خود به عزاداري و نوحه سرايي مي پردازند .

پوشاك
پوشش مردان لر عبارت است از : كلاه نمدي ، پيراهن ساده و شلوار بسيار گشاد به نام تمبون و كفش هاي به نام گيوه .
زنان لر نيز جامه اي بلند (جوه ، جما ، پيرهن ) كه روي آن پيرهني جا دار و چين دار قرار مي گيرد ، مي پوشند . سربندي دستار مانند نيز موها را مي پوشاند . پوشاك زنان لر به رنگ هاي روشن و شاد است و با مهره هاي شيشه اي ، سكه ها ، منجوق ها و ... تزيين مي شود .

ادبيات شفاهی
ايلات و طوايف لر مخصوصا بختياري ها داراي ادبياتي پرمايه هستند . هنر ترانه سرايي و شعر خواني ميان بسياري از مردان و زنان لر در همه عرصه هاي زندگي رواج دارد . شعر ، ترانه ، تصنيف ، حكايت ، افسانه و قصه ، مثل و متل ، لالايي و... از جلوه هاي خاص ادب شفاهي لرهاست . اين ترانه ها و قصه ها بازتابنده زمينه هاي اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي جامعه است . شاهنامه خواني در ميان عشاير لر نيز رواج دارد . شاهنامه خوانان در مجالس مختلف با لحني زيبا به خواندن شاهنامه با تفسير آن مي پردازند .