ایران شناسی > مجموعه ها
 
کتاب خوانی کتابخانه شخصی کتاب های برگزیده گالری اخبار کتاب بچه خوانی
بازگشت به صفحه قبل
 
     
 

اشکانیان

اشکانیان

- قوم پارت
سرزميني كه ميان دشت تركستان و رود تجن و سيستان و كوير نمك و دامغان و ساحل جنوب شرقي درياي خزر واقع شده بود در عصر هخامنشي پارت ناميده مي شد .
مردم پارت ايراني و آريايي بودند و آنها را پارتي مي خواندند . پارتها كه احياگر استقلال ايران بودند مانند قبايل ديگر ايران زندگي كوچ نشيني و رمه گرداني داشتند و به همين جهت جامعه آنان متشكل از عشاير و قبايل بود . آنان در بكار بردن تيرو كمان هنگام اسب تاختن مهارت داشتند و بهمين دليل سواركاران و نيروي سواره نظام كه به آنان اسواران مي گفتند در ميان پارتها مقام مهمي داشتند . جنگاوران طبق رسوم پارت ها بايستي علاوه بر مهارت در فنون جنگ ، داراي اخلاق و صفات پسنديده و از خانواده اصيل باشند . سواران آنان در ميان قبايل احترام فراواني داشتند .
اشكانيان در سرزميني كه بيشتر كوهستاني و جلگه اي بود پا گرفتند و ايران را از زير سلطه سلوكي ها نجات دادند . سلسله اشك مدت 476 سال بر قسمت بزرگي از آسيا فرمانروا شد . پادشاهان اشكاني كه پس از اشك به سلطنت رسيدند به ديده احترام و تقدس به او مي نگريستند و از او به نام دلاور ياد مي كردند و همگي به افتخار او نام خود را ارشك يا اشك گذاشتند

- اشك اول
اشك اول كه يكي از پهلوانان سرزمين پارت بود . او مردي با عزم بلند همت و گردنفراز به شمار مي آمد و چون از يوناني ها تنفر داشت مردانه عليه سلوكي ها قيام كرد و سپس پارت ها را با هم متحد كرد و آنان را بر ضد سلوكي ها بر انگيخت و سپاهي براي خود پديد آورد . اشك اول در جنگي ديگر با سلوكي ها كشته شد و پادشاهان اشكاني به احترام او كلمه اشك را بر نام خود افزودند .
- اشك دوم
پس از اشك اول برادرش تيرداد اول جانشين او گرديد و خود را اشك دوم ناميد .او گرگان و استر آباد را به تصرف خويش درآورد و با مساعدت حكمران يونان و باختر لشگر سلوكيان را شكست داده و استقلال پارت را استحكام بخشيد خود را ملقب به "شاهنشاه" كرد . مبدأ تاريخ پارت ها از همان زمان است .
پايتخت او شهر صد دروازه يا دامغان امروزي بود .
- اشك سيزدهم
ارد اول معروف به اشك سيزدهم در سال 55 ميلادي بر تخت نشست . او يكي از پادشاهان بزرگ اشكاني است . مهمترين واقعه اي كه در زمان او رخ داد جنگ مشهور حران ( در ماوراءانهر ) است كه در سال 53 قبل از ميلاد واقع گشت .
سردار رومي كراسوس كه يكي از روءساي سه گانه دولت روم بود و فرمانفرمائي سوريه را داشته به جنگ با ارد آمد . پادشاه اشكاني عواقب وخيم جنگ را به كراسوس گوشزد كرد ولي سردار رومي از روي كبر و غرور جوابي داد كه چاره اي جز جنگ نبود . ارد وارد ارمنستان شد و سردار نامي خود سورنا را به جنگ كراسوس در بين النهرين فرستاد . در جنگي كه در جلگه هاي بين النهرين رخ داد سواران اشكاني كه در تيراندازي نهايت مهارت را داشتند به جنگ و گريز پرداختند و روميان را به محله هاي بي آب و علف كشيدند آنان را در زير باراني از تير به هلاكت رسانيدند .
سواران اشكاني ضربت هاي سختي بر روميان وارد آوردند . كراسوس در جنگ كشته شد و عاقبت بيش از بيست هزار رومي كشته و ده هزار اسير شدند .
اين جنگ براي روميان گران تمام شد و دانستند جنگيدن با دولت اشكاني كار آساني نيست .
ارد تيسفون را پايتخت خود قرار داد و در اواخر عمرش سلطنت را به پسر خود فرهاد چهارم واگذار كرد .

- ساير پادشاهان
در مدت 476 سالي كه پادشاهان اشكاني حكومت كردند ، بيست و هشت نفر از آنان ، از اشك يكم تا اشك بيست و هشتم ، به پادشاهي نشستند . پادشاهي آنان در سال 250 قبل از ميلاد تأسيس شد و در سال 226 ميلادي در زمان اردوان پنجم توسط ساسانيان منقرض شد .

تشكيلات حكومتي
سلسه اشكاني از يك طرف ايران را از قيد سلوكيان نجات داد و از طرف ديگر سالهاي دراز با روميان جنگيده مانع پيشرفت آنان در ممالك شرقي گرديد و راه را براي سلاطين ساساني باز كردند . از اين حيث سلسله اشكاني يكي از سلسله هاي مقتدر ايران باستان است . از نظر تشكيلات حكومتي اشكانيان دو موضوع را بايد در نظر گرفت ، يكي آن كه حكمفرمايان بعضي از ايالات ايران نيمه مستقل بودند ، يعني در اداره كردن امور داخلي خود تقريبأ آزاد بودند و فقط در مجلس انتخاب شاهنشاه جديد حاضر مي شدند و يا هنگام جنگ با دشمن او را كمك مي كردند . ديگر آنكه شاهان اشكاني داراي دو مجلس مشورتي ، مركب از شاهزادگان و اعيان درجه اول و روحانيون بوده اند .

مذهب
مذهب پادشاهان سلسله اشكاني تركيبي بوده است . از مذهب آريايي باستاني و آئين زرتشتي و مهر پرستي و پرستش بعضي از الهه هاي يونانی .

صنايع و هنر
از صنعت و هنر و معماري دوره اشكانيان آثار قابل توجهي جز چند معبد از جمله معبد آناهيتا در كنگاور چيزي بر جاي نمانده است .

خط و زبان
خط رايج در عصر اشكاني خط پهلوي اشكاني بود . اما در اين دوره از خطوط ميخي و يوناني نيز استفاده مي شده است .
زبان اشكانيان زبان پهلوي بود كه داريوش هخامنشي در سنگ نوشته هاي خود آن را پرثوه ناميده است .