ایران شناسی > مجموعه ها
 
کتاب خوانی کتابخانه شخصی کتاب های برگزیده گالری اخبار کتاب بچه خوانی
بازگشت به صفحه قبل
 
     
 

کرمان

کرمان


استان کرمان درجنوب شرقي ايران، بامساحتي حدود181/814 کيلومتر مربّع، به استان هاي خراسان جنوبی، يزد، هرمزگان، سيستان، بلوچستان، وفارس محدود مي شود. رشته کوه هاي زاگرُس از ميان اين استان مي گذرد و دشت هاي وسيع خشک و کويري بخش هاي آن را از يکديگر جدا مي سازد. حد فاصل اين استان با هرمزگان نيز دنباله همين رشته کوه هاست. مركز استان كرمان نام دارد.

صنايع دستی استان كرمان
صنايع استان دستی کرمان، در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم مناطق مختلف استان نقش بسزايی دارد. مهمترين صنايع دستی رايج در استان کرمان عبارت است از:

1-قاليبافی
کرمان از مراکز مهم قاليبافی ايران به شمار می آيد. اين شهر در آغاز قرن بيستم ميلادی يکی از معروفترين مراکز قاليبافی جهان به شمار می آمده است، چنان که در آستانه جنگ جهانی اول تعداد دارهای قالی در اين استان به بيش از پنج هزار می رسيد.
طرح و رنگ در قالی کرمان اهميت بسيار دارد، چنانچه کمتر می توان دو قالی را از نظر رنگ و نقشه شبيه به يکديگر پيدا کرد. فرش کرمان ريز بافت و عموماً 40 رج در گره است و بيشتر در ابعاد 60 *100 - 150 * 100 - 120 * 200 بافته می شود. در گذشته فرش های 100 متری نيز به صورت سفارشی در کرمان بافته شده است که اين کار افتخاری برای صنعت و هنر قاليبافی به شمار می آيد. دارهای قاليبافی کرمان عموماً عمودی است و تنها در منطقه سيرجان و حومه آن استفاده از دارهای افقی رواج دارد.
گره رايج در قاليبافی کرمان "فارسی" است. بخشی از پشم مصرفی قاليبافان کرمان از خود منطقه و بقيه از خراسان و کرمانشاه تأمين می شود. علاوه بر کرمان در مناطق رفسنجان، جوبار، ماهان، روار،کوهپايه، چترود، خانوک، هوتک، سرآسياب و سردار نيز قاليبافی رواج دارد.
در کليه اين مناطق از پشم مرغوب برای بافت قاليهای درجه يک استفاده به عمل می آيد و تار و پود کليه توليدات از نخ پنبه ای است. فرش ها عموماً دو پوده بافته می شود و فقط در منطقه "راور" گاهی فرشهای بسيار مرغوب سه پوده است.
طرحهای معروف قالی کرمان عبارت است از: شاه عباسی، افشان، ترنجی، خوشه، برگ فرنگی، درختی، شکارگاه و قاب قرآنی.
2-قاليچه های افشار
در منطقه سيرجان قاليچه هايی موسوم به افشاری بافته می شود که دارای معروفيت خاصی است. اين قاليچه ها توسط ايل افشار که به کرمان کوچ کرده اند بافته می شود.
از نظر قاليبافی، ايلات افشار و روستاييان اين منطقه هر يک از ديگری چيزهايی اقتباس کرده اند و اگر رنگ ها ايلاتی است، برخی نقش ها کاملاً با طرحهای ايلاتی متفاوت است. با اين همه چادر نشينان گره ترکی و روستائيان گره فارسی به کار می برند. نقش ها شکستگی خاصی دارند(مانند نقش مرغی) و يا نقش ترنجی که بافتن هر يک پوشيده از نگاره های کوچک است. در واقع اصالت قاليچه های کرمان را در کارهای ايلات افشار بايد جستجو کرد که نقشه و طرز بافت آنها وجه مشترکی از هنر مردم آذربايجان و کرمان است که به خوبی با هم آميخته شده اند.

3-گليم شيريکی پيچ
شيريکی پيچ نامی است که بافندگان ايلياتی و گاه روستايی کرمان به نوع خاصی از گليم می دهند. اين نوع گليم که در اصطلاح بومی با عناوين "شيريکی پيچ" و "سوزنی" نيز از آن ياد می شود ظاهری همانند قالی دارد و بافت آن نيز درست به اندازه بافت قالی مشکل و وقت گير است.
شيريکی پيچ از جمله سوماکهای مشهور ايران است که در مناطق عشايری و روستايی شهرهای سيرجان، بافق و کرمان بافته می شود.

4-پته دوزی
پته دوزی هنر دست دوز زنان و دختران کرمانی است و پته دوزان با بهره گيری از نخ های رنگين نقش هائی زيبا را بر زمينه پارچه های دستباف به نام "عريض" می دوزند. پته دوزی علاوه بر کرمان در شهر های رفسنجان، سيرجان و ماهان و ... رواج دارد. يکی از معروفترين پته ها، روپوش مقبره شاه نعمت ا... ولی در ماهان کرمان است که يکی از پرکارترين پته های توليد شده در ايران بوده و بيش از يک قرن از عمر آن می گذرد.
معروفترين نقوش پته، طرح پته ای يا درخت زندگی است که به نامهای متعدد در پته به کارگرفته می شود، مانند پته ميری، پته ترمه ای، پته جقه ای، پته بادامی، پته سربندی، پته افشاری، پته کردستانی و غيره. از ديگر طرحهای پته دوزی، پيچک ترنج، سروچه، نقوش حيوانی بخصوص پرندگان و لچک ترنجی را می توان نام برد.

5- شال بافی
شال بافی يکی از رشته های قديمی و اصيل صنايع دستی در "هوتک" کرمان است. معمولاً خانگی است و کارگاه در خانه قرار دارد.

6-عريض بافی
عريض پارچه دستباف پشمی و نسبتاً ضخيم است که برروی آن زنان پته دوز، پته دوزی انجام می دهند. در گذشته از عريض استفاده های ديگری نظير کت و پالتو می شد ولی امروزه مصرف عريض بسيار کم شده و حتی در پته دوزی نيز محدود شده است.
ساخت فرآورده های مسی تزئينی:
ماده اوليه اين صنعت مس است که به سه صورت ورق، لوله و شمش مورد استفاده قرارمی گيرد. محصولات توليدی عبارتند از: سينی، کشکول، قنديل، تبرزين، تابلو و غيره... .
از ديگر صنايع دستی رايج در استان کرمان، بايد از ترمه بافی ذکر نام کرد که البته توليد آن حد ناچيزی بوده و تنها به چند صنعتگر هنرمند محدود می شود.
از صنعتگران مطرح استان کرمان می توان آقای علی يگانه(روکارگير فرش)، سيد کرمان، محمد فريزنی (مس چکشی کرمان)، خانم عصمت زبردست گليم باف، خانم زهرا خضری قاليباف، خانم زهرا جعفر آقائی گليم باف، خانم مطهره صافی زاده پته دوز، خانم منيژه محسنی گليم باف و خانم سکينه محمدی قاليباف نام برد.

بادگیرها در کرمان
آب و هواي استان کرمان درقسمت شمال و شمال غرب معتدل و خشک و درجنوب و جنوب شرق گرم و مرطوب است. بادهاي محلّي و موسمي بسيار همراه با طوفان و گرد و خاک پيوسته انبوه ي خاک و شن را جا به جا مي کند وگاه شهرها و روستاها را زير خود مي پوشاند. جريان هاي موسمي آب و آب هَليل رود، که تنها رودخانه دائمي منطقه است، وارد آب هاي راکد باتلاق جازموريان و تُرشاب بَردسير مي گردد. کم بود شديد آب از دير باز استفاده از قنات را در استان کرمان رواج داده است.
با وجود شرايط سخت اقليمي، استان کرمان درکشاورزي و دام پروري جايي براي خود دارد. علاوه برکشت گندم، جو و سيب زميني، محصول پسته، حنا، وَسمه، زيره، مرکّبات، خرما، ونباتات صنعتي مانند کتيرا، دانه هاي روغني، وريشه ی شيرين بيان ازصادرات کشاورزي استان است. دامپروري نيز به هردو شيوه سنّتي و جديد صورت مي گيرد.
کرمان از حيث ذخاير معدني براي آينده صنعتي کشور اهميتي خاص دارد. ازمعادن سرشار آهن، زغال سنگ، و مس آن هم امروز بهره برداري مي شود. منابع مس سرچشمه در اين استان از معادن غني مس درجهان است. از جمله صنايع عمده منطقه ازکارخانه هاي سيمان، خانه سازي، توليد قند، نسّاجي و کُک پزي، که مصرف کارخانه ذوب آهن اصفهان را تأمين مي کند، و صنايع مس سرچشمه بايد نام بُرد. تأسيس دانشگاه و مجتمع هاي آموزشي فني دراواخر سلطنت محمدرضاشاه پهلوي سرآغازتحرّک فوق العاده اي در بخش فرهنگي و صنعتي اين استان بوده است. صنايع دستي کرمان نيز درنوع خود ممتازاست. پَته دوزي وقالي بافي اين استان، با جنس مرغوب و طرح و رنگ آميزي مخصوص و بي نظير، شهرت جهاني دارد و از ارقام بزرگ صادراتِ غيرنفتي کشور به شمار مي رود.

جمعيّت استان کرمان حدود 2380682 تن است که به زبان فارسي بالهجه کرماني گفتگو مي کنند. بين ايلات وعشاير، زبان ترکيو بلوچي نيز رايج است. مردم اين استان بيشترمسلمان اهل تشيّع اند و دربين آنها پيروان ديگر مذاهب، به خصوص زَرتُشتيان و يهوديان، هم وجود دارند. مرکز صوفیان اهل طریقت شاه نعمت الله ولی، همچنین پیروان شیخ احمد احسائی نیز در شهر کرمان است.
استان کرمان داراي ده شهرستان است: کرمان (مرکز استان)، بافْت، بَم، جيرُفت، کَهنوج، رَفسَنجان، سيرجان، بَردسير، شهر بابک، و زَرَند.
کرمان
شهرکرمان، در فاصله 1076 کيلومتري تهران، بين يزد و دشت کوير و بَم و بافْت و رَفسَنجان در دشت قرارگرفته است. دنباله کوه هاي مرکزي و کوه هاي مشرق فارس تا مرکز وغرب کرمان ادامه يافته است. اين کوه ها شهرکرمان را به دو بخش تقسيم مي کند. بخشي درکوير لوت واقع شده و آب و هواي بياباني دارد و بخش ديگر کوهستاني است با آب و هواي معتدل و بيشترِ جمعيّت شهر را درخود جا داده. به علّت وزش بادهاي گرم و خشک کوير که ابرها را مي پراکند، آسمان کرمان، چون آسمان ديگر نواحي کويري، بيشتر صاف و شفّاف است. کمي ريزش باران موجب شده است که مردم کرمان آب مورد نياز خود را ناچار از منابع زيرزميني و با کندن قنات (کاريز) فراهم کنند.

حمام ظهیرالدوله (کرمان)
کرمان شهري بزرگ و پُر جمعيّت است که انواع فعّاليت هاي کشاورزي، صنعتي، و دانشگاهي درسطحي گسترده درآن جريان دارد. صنايع دستي کرمان به خصوص قالي بافي و پارچه بافي و انواع هنرهاي دستي آن داراي شهرت بسيار است. کرمان سابقه تاريخي طولاني دارد. بناي آن را به اردشير بابَکان نسبت مي دهند. درافسانه ها آمده است که پيش از اردشير بابَکان دراين محل گُشتاسب آتشگاهي بناکرده بود. اردشير بابَکان قلعه شهر را ساخت و شاپور ذوالاکتاف بناهاي ديگر به آن افزود. نام قديمي اين شهر در آثار اسلامي بَردسير آمده و ايرانيان آن را بَردشير ياگَواشير مي گفته اند.
حکومت هاي آلِ بويه، سَلاجقه کرمان و خوارَزمشاهيان مرکز حکومت خودرا در اين شهر قرار دادند. درقرن ششم هجري/دوازدهم ميلادي ترکمانان غُز درحمله به ايران کرمان را نيز متصرّف شدند و بخش بزرگي از آن را ويران کردند. غُزها در بَردسيرحکومت قَراخَتائيان را تشکيل دادند که بعدها با جانشينان اميرمبارزالدّين محمد ازآل مظفّرپيوند نمودند.
حمله مغول درکرمان تأثير زيادي نکرد. امّا براثر حملات تيمور و افغان ها، و در پي آن آقامحمّدخان قاجار، کرمان به ويرانه اي تبديل شد. آقامحمّدخان، که درکرمان با مقاومت دليرانه لطفعلي خان زند و اهالي شهر روبرو شده بود، پس از پيروزي، بيش از بيست هزار تن از مردم کرمان را کور کرد و از سرهاي بريده ساکنان آن کلّه مناره ها برپا کرد. بعد از مرگ آقامحمّدخان، و درزمان فتحعلي شاه، شهرجديد کرمان در شمال غربي شهر قديم بناشد.
کرمان آثار تاريخي و ديدني بسياردارد.ازجمله مهمترين آنها مسجد جامع کبير است که درقرن هشتم هجري/چهاردهم ميلادي درزمان حکومت اميرمبارزالدين محمّد، معاصرحافظ، بناشده و ديگر مسجد مَلِک، متعلّق به قرن پنجم هجري/ يازدهم ميلادي، که در زمان توران شاه سلجوقي ساخته شده است. از ميان اين مسجد قناتي مي گذرد که هنوز پُرآب است. از ديگر آثار تاريخي، مجموعه گنج عليخان شامل مدرسه، حمّام، کاروانسرا، بازار، آب انبار، و ميدان است که در عصر صَفَوي بنا شده و از نظرمعماري و کاشي کاري درنوع خود بي مانند است. گنبد جِبِليه اثر تاريخي ديگري است که در اصل آتشکده اي مربوط به دوران ساساني بوده و ساختمان امروزي آن را به دوران سلجوقي نسبت مي دهند. قلعه دختر برفراز تپّه هاي بلند شرقي کرمان را نيز عدّه اي مکان آتشکده و معبد آناهيتا مي شمرند. مقبره امام زاده شاه زاده حسين از بناهاي دوره صَفَوي و مقبره شاه نعمت الله ولي، از اَقطاب صوفيّه قرن هشتم هجري نزديکي کرمان، درمحلّي به نام ماهان، نيز ازجمله آثار تاريخي کرمان است.

بَم
بَم از شهرهاي استان کرمان است که در فاصله 1283 کيلومتري تهران ميان کرمان، زاهدان، ايرانشهر، بافْت، و سيرجان واقع شده است و.در بلندي 1000 متري سطح دريا قرار دارد. رودخانه موسمي تَهرود مدّتي درسال از آن مي گذرد و دربقیه ی سال خشک می شود. آب و هواي بَم در قسمت جلگه اي گرمسيري و در مناطق کوهستاني معتدل و بسيار سالم و خوش است. بَم درگذشته شهري بزرگ بوده و يکي از بخش هاي فارس به شمار مي رفته است. آب وهواي لطيف وسالم، نخلستان هاي زيبا و باغ های پرتقال و نارنج پُربار، و پارچه هاي مرغوب و گران بهاي بَم سبب نام آوري بسيار اين شهر درتاريخ شده است .
بَم درمسيرجاده هاي ارتباطي افغانستان، سيستان و بلوچستان با جنوب غربي ايران قرار دارد و به همين جهت از دوره ساسانيان اهميّت نظامي و بازرگاني بسيار داشته است. اواخردوران صفوي، بَم به تصرّف محمود افغان درآمد. امّا چندي بعد نادر شاه افشار اشرف افغان را شکست داد و ازآن جا بيرون راند.

ارگ بم
از مهمترين آثار تاريخي بَم اَرگ اين شهر است که تا زمان زنديه آباد و مورد استفاده حکومت بوده است. آقا محمّدخان قاجار دستور ويراني آن را داد. خرابه های اين اَرگ نشان از وسعت و عظمت ساختمان آن دارد که در عرصه اي به مساحت شش کيلومترمربّع ساخته شده و دوهزار سال سابقه تاريخي دارد. ارگ بم که به عنوان یکی از میراث های فرهنگی جهانی سازمان ملل متحد به ثبت رسیده و بیشتر قسمت های آن تعمیر و بازسازی شده بود، در زلزله ی بسیارشدید سال1382خ/ 2002م. آسیب فراوان دید و ویران شد. بنا برافسانه ها بَم جايي است که داستان کِرم هَفْتواد که در شاهنامه هم آمده درآن روي داده است. حدس زده اند که اين افسانه از رواج پرورش کرم ابريشم بايد پديدآمده باشد ودال بر آن است که تهيه پارچه هاي خوب، که از قديم به بَم نسبت داده شده، پيشينه اي ديرين دراين سرزمين داشته است.

سیرجان
سيرجان از شهرهاي استان کرمان است که بين رَفسَنجان، بافْت، و نيريز واقع شده و از جنوب با نمک زارهاي استان ساحلي همسايه است. در شمال و شرق سيرجان کوه هاي پنج تن و لاله زار قرار دارد. آب و هواي آن در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل است. اين شهر تا تهران 1099 کيلومتر فاصله دارد.
سيرجان از زمان ساسانيان تاحدود قرن چهارم هجري/دهم ميلادي، که کرمان به تصرّف آلِ بويه درآمد، مرکز کرمان بود. پس از آن بَردسير، محلي که امروز شهرکرمان درآن قرار دارد، مرکز ايالت کرمان شد. نوشته اند که درزمان آلِ بويه سيرجان از بهترين و آبادترين شهرها و از شيراز بزرگتر بوده، 45 مسجد کوچک و بزرگ داشته و محصولات آن، به ويژه پارچه هاي گران بها، درشهرهاي ديگر داد و ستد مي شده است. عَضِدالدوله ديلمي نزديک يکي از دروازه هاي سيرجان قصري بزرگ و باشکوه ساخته و براي مسجد جامع آن شهر مناره اي بنا کرده بود. آب شهر در زمان وي از دو قنات فراهم مي شد که در قرن سوم هجري/ نهم ميلادي يکي از امير زادگان صفّاري حَفر کرده بود.
پس از حمله مغول سيرجان و مرکز آن سعيد آباد به کلّي ويران شد. حمله تيمور هم بارديگر همه ی ايالت کرمان را ويران کرد، چنان که ديگر هرگز به آباداني گذشته نرسيد. درجنگ هاي سپاهيان تيمور قلعه بزرگ و بسيار استوار سيرجان ويران شد. قرن ها بعد محلّ سيرجان را از روي خرابه هاي قلعه سنگ، سر راه بافْت، شناسايي کردند. سيرجان کنوني در محل سعيدآباد نزديک سيرجان پيشين بنا شده است. اهميت اين شهر بيشتر به واسطه موقع جغرافيايي و قرار گرفتن آن بر سر راه هايي است که ازچهارسوي آن مي گذرد. بر اثر فعال شدن صنعت و کشف و استخراج معادن در نواحی مختلف کرمان، سیرجان نیز با کارخانجات تهیه ی وسائل الکتریکی و الکترونیکی و دیگر صنایع وابسته چهره ی تازه ای به خود گرفته است.