رامن يكي از نوجوانان فعال عضو كتابخانه ملي كودكان و نوجوانان ايران است. مدت زيادي است كه او كتاب هاي كتابخانه را براي دوستانش با قلمي زيبا و روان معرفي مي كند. اگر در اين روزها به بخش نظردهي كتاب هاي پايگاه سري زده باشيد، مي بينيد كه معرفي كتاب ها را با همه شما عزيزان به اشتراك گذاشته است.
خواندن نوشته هاي رامن مي تواند به شما كمك كند تا تصميم بگيريد در وقتي كه در اختيار داريد به سراغ چه كتاب هايي برويد.
ما بسيار بسيار خوشحال خواهيم شد كه شما هم نظرهايتان را درباره كتاب هاي پايگاه با دوستان ديگر در ميان بگذاريد. حتما رامن هم خيلي خوشحال مي شود كه بداند نظر شما درباره كتاب هايي كه او خوانده است، چيست.
در هواي برفي اين روزها با اجازه "رامن" عزيز معرفي كتاب "بابابرفي" را از ميان نوشته هاي او انتخاب كرده ايم تا شما را در لذت خواندن اين كتاب سهيم كنيد.
محل اصلي نوشته رامن اينجا است.
من تا بهحال کتابهایی را که خواندهام، نشمردهام. ولی، هنوز هم که هنوز است، وقتی از من دربارهی بهترین کتابهایی میپرسند که تا حالا خواندهام، اولین کتابی که اسم میبَرم «بابابرفی» است. «بابابرفی»، هنوز هم، قشنگترین و بهترین و دوستداشتنیترین کتاب توی همهی عمرم است. این کتاب از وقتی چشم باز کردم، توی کتابخانهام و با من بوده. با من زندگی کرده: خمیربازی کرده و ماکارونی خورده و با بیلمکانیکی کنترل از راه دورم خانه ساخته. حتی وقتی قرار شد توی چمدان بروم، هم با من آمد. آمد، تا اینجا. وقتی خیلی کوچک بودم، شب به شب برایم خوانده میشد. چون همیشه اول، نوبت با این «بهترینم» بود، بعد کتابهای دیگر. این، تا سالها قانون من بود. بعدها هم که خودم توانستم بخوانم، دستکم یکمیلیون بار آن را خواندم. بدون اغراق. بس که این کتاب پُر است!
این کتاب به معنای واقعی «پُر» است. از پُری، لبریز است. پُر است از یک جهان داستانی بینظیری که ماورائی نیست ولی رؤیایی واقعگرایانه است. کتاب پُر است از ایران، پُر از «پدربزرگ»، پُر از برف، پُر از «دوست»، آن هم کاملترین و عالیترین مفهوم «دوست»، پُر از مهربانی، پُر از دوستی، پُر از با هم رؤیا دیدن، پُر از داغی تنور و داغی نان تازه، پُر از بازی و شادی. کتابی که پُر است از مهارت و هنر و دانش دو تَن از بهترینهای دنیای کتابهای ما بچهها: «جبار باغچهبان» و «آلن بایاش».
قصه، خیلی نرم، شما را از جایی که هستید برمیدارد و با «کاظم و کاوه، مریم و منیژه، حمید و حامد، و سارا و سوسن» میبَرد به حیاط مدرسه. جایی که پدربزرگ و برف دارد. بازی و دوستی دارد. آن هم تمامعیار و ناب. و همهی اینها شعرگونه و سیّال تا آنجا پیش میروند که بچهها، «خلق» میکنند. آن هم چه چیز را؟ یک «آدم» را. آنها با «کمک هم»، همان «آدم ایدهآل» بچهها را میسازند. هرچند از نوع برفیاش است، ولی دقیقاً همان کسی است که بچهها را دوست دارد، آن هم بی هیچ قید و شرط و اما و اگری. او فقط یک «آدمبرفی» خالی و آبکی است. توی همهی دنیا بهغیر از چندتا تکه زغال و یک تکه پوست پرتقال و یک گلدان و اینا، چیز دیگری ندارد. ولی تا پای جان برای بچهها مایه میگذارد، تا پیام و راز اصلی داستان، بهخوبی توی ذهن آدم رسوب کند. رازی که فکر میکنم اصلاً مهمترین چیز توی همهی دنیا باشد.
قیمت پشت جلد این کتاب «۶۰ ریال» خورده است! مال سالهای خیلی دور است. ولی با توجه به امکانات آن زمانهایی که میشده با ۶۰ ریال یک کتاب خرید، خیلی جالب است که این کتاب، از نظر ویرایش و پیراستگی متن، از خیلی از کتابهای الان ما برتر است. قصه، روایتش، جملههای روان و شعرگونهاش بینظیر است. واژههای ناآشنا و جدید برای بچههای کوچکتر، اِعرابگذاری شدهاند، بیشتر نیمفاصلهها خیلی با دقت رعایت شدهاند و نکتهی خیلی جالبتر، صفحهآرایی نوآورانه و خلاقانهی کتاب است، که براساس نقاشیها، بر صفحهها جای گرفتهاند. اتفاقی که، همین امروز، خیلی کم توی کتابهای ما میافتد.
و اما، نقاشیها. وای! و من چه بگویم از قلمموی شگفتانگیز آقای «آلن بایاش»! فکرش را بکنید، دانش و ذوق «باغچهبان» عنصرهای داستان را با ظرافت کنار هم چیده باشد و حالا در قاب تصویرسازیهای جادویی آقای «آلن بایاش» جای گرفته باشند. آدم مسحور میشود. قوّت و مهارت قلمموی ایشان میتواند شما را از رنگهای سرد زمستانی، آرامآرام به درون رنگهای گرم بکشاند، تا درست در همانجایی که باید، و به شیوهای که باید، تأکید داستان بر روی ارزش «دوستی» و ارزش «کار نیک» را به کرسی بنشاند. همانجا. درست بعد از اینکه با قلمموی سحرآمیزش، یگانگی کریستالهای برف را شناختید.
من از زیبایی و یکتایی این کتاب هرقدر بنویسم کم است. اگر من را به حال خودم بگذارند، همینطور تا روزهای بعد، به نوشتن دربارهی این کتاب ادامه میدهم. ولی خودتان حتماً این کتاب را بخوانید. وقت زیادی نمیطلبد. فاصلهتان با یک فضای داستانی بینظیر ایرانی و دوستداشتنی، تنها یک کلیک است. روی جلد کتاب یا شناسنامهی آن مشخص نشده که این کتاب، ویژهی کدام گروه سنّی است. شاید بگویند مناسب سالهای اول دبستان است. ولی نه. اصلاً اینطور نیست. کتاب کوچکی است. بهظاهر برای کودکان. ولی دنیایی در دل خودش دارد. این کتاب برای همه است. همه باید آن را بخوانند. بهویژه، همهی آنهایی که دوستی و شادی و مهربانی و نیکی، یادشان رفته. بهویژه، همهی آدمهای بدجنس. پند «پدربزرگ» برای همه است.
به شما اطمینان میدهم از خواندن این کتاب خیلی لذت خواهید برد. خودتان را با خیال راحت به قلم «جبار باغچهبان» و قلمموی سحرآمیز آقای «آلن بایاش» بسپارید تا شما را به دنیای خودشان ببرند. یادتان باشد، بعد از اینکه کتاب را خواندید، برگردید و یک دور دیگر، کتاب را فقط برای تماشای صحنههای نقاشیهایش، درست مثل یک آلبوم ورق بزنید. حظّ وافری خواهید بُرد.