اخبار كتاب > از سایر رسانه ها
 
  کتاب خوانی کتابخانه شخصی کتاب های برگزیده ایران شناسی گالری بچه خوانی
بازگشت به صفحه قبل
 
     
 
خبر جديد
 چهل‌و‌هشتمین نمایشگاه کتاب کودک و نوجوان بولونیا کلیدخورد
ادامه...
     

راز ماندگاری «کیهان بچه‌ها» از زبان سردبیر نظردهی (0) تعداد بازديد (2393)

ايبنا نوجوان: «رسول فلاح‌پور» سردبير «كيهان بچه‌ها» و كارمندي كه 28 سال از زندگي اين مجله را به چشم ديده است براي خبرنگار ايبنا نوجوان از قديمي‌ترين مجله‌ي بچه‌هاي ايران مي‌گويد.

پنجم دي، روز تولد دوست قديمي و 55 ساله‌ي بچه‌هاي ايران «كيهان بچه‌ها» بود، قصه‌ي‌ تولد اين دوست كوچك اما پر سن و سال چيست؟

ـ بله، همان‌طور كه گفتيد، روز 5 دي كيهان بچه‌ها 55 ساله شد. در كشور ما كم‌تر مجله‌اي پيدا مي‌شود كه اين همه عمر كرده باشد. در ميان مجله‌هاي كودك و نوجوان كه اصلاً پيدا نمي‌شود؛ اما در ميان نشريات بزرگ‌سال چرا، چند تايي هست. هرچه زمان مي‌گذرد، هرچه عمر كيهان بچه‌ها بالا مي‌رود، اهميت آن هم بيش‌تر مي‌شود و  خوانندگان و دوستان زيادتري پيدا مي‌كند. كيهان بچه‌ها بعد از انقلاب اسلامي هميشه با خوانندگان خود روراست بوده. به آن دروغ نگفته، براي بالابردن فروش خود، هرچيزي را چاپ نكرده. كيهان بچه‌ها هميشه با خوانندگان خود از حق سخن گفته، از راستي، از درستي، از دوستي، از اسلام، از انقلاب، از شهدا. به همين دليل خوانندگان قديمي كيهان بچه‌ها از او راضي هستند. خاطر‌ه‌ي خوش دارند و خيلي چيزها از او ياد گرفته‌اند.
كيهان بچه‌ها، دوست بچه‌هاست. يكي دوست قديمي. اميداوريم اين دوست نجيب بچه‌هاي ايران قرن‌ها باقي بماند.

از روزهاي شروع كارتان در مجله براي دوستان نوجوان‌تان حرف بزنيد.
ـ يك روز مانده به شهريور سال 1361 آمدم به مؤسسه‌ي كيهان و زير نظر آقاي اميرحسين فردي كه تازه سه روز بود مديرمسؤول كيهان بچه‌ها شده بود، مشغول كار شدم. آن روزها، بسيار روزهاي پركار و سختي بود. روزها و دقيقه‌ها به سرعت مي‌گذشت و ما براي كار وقت كم مي‌آورديم. يكي از پركارترين قسمت‌هاي كيهان بچه‌ها، دبيرخانه بود. نامه‌رسان هر روز با گوني‌هاي پر از نامه وظيفه‌مان را سنگين‌تر مي‌كرد. ما از سراسر كشور خواننده داشتيم و حالا هم همين‌طور است! حالا بعد از 28 سال كار، كيهان بچه‌ها همه‌ي زندگي‌ام شده است.

بسياري از نويسندگان امروز ايران در حوزه‌ي ادبيات كودك و نوجوان(سوسن طاقديس، حسين فتاحي،‌ افسانه شعبان‌نژاد، وحيد نيك‌خواه آزاد، خسرو باباخاني و ...) خواننده‌ قديمي كيهان بچه‌ها بوده‌اند و نخستين آثارشان را در همين مجله به چاپ رسانده‌اند. از اين نويسندگان و فضايي كه باعث پرورش اين استعدادها شد بيش‌تر براي نوجوانان بگوييد.
ـ مديران مجله در پيش از انقلاب اسلامي به كسي فرصت نوشتن و ابراز عقيده نمي‌دادند. بعد از انقلاب، قفل بسته‌ي كيهان بچه‌ها باز شده بود. هر كس هر هنري داشت كه در حد چاپ بود، دست رد به سينه‌اش زده نمي‌شد. مطالبي هم كه داراي نقص بودند، به وسيله‌ي كارشناسان اصلاح و بعد چاپ مي‌شدند. اين چاپ شدن‌ها انگيزه‌ي بسيار خوبي بود براي ادامه‌ي كار نوقلم‌ها. آن‌هايي كه نوشته‌هايشان را هيچ كجا نمي‌توانستند چاپ كنند با مراجعه به مجله نااميد برنمي‌گشتند. اين‌طور شد كه بهترين نويسندگان و شاعران فعلي كشورمان از كيهان بچه‌ها شروع كردند.

استفاده از قصه‌هاي جذاب و سالم خارجي مي‌تواند به جذب مخاطب و رضايت آن كمك كند. با اين وجود چرا ادبيات خارجي سهم اندكي در مطالب كيهان بچه‌ها دارد؟
ـ ترجمه‌ي قوي و خوب هميشه در مجله‌ جايگاه خود را داشته است. هر وقت اين‌گونه مطالب برايمان رسيده، از آن استفاده كرده‌ايم. آخرين مطلب ترجمه در مجله، داستان «قهرمان جهان» نوشته‌ي رولددال بود كه چاپش چندين ماه طول كشيد، اما ترجمه‌هاي ضعيف و بي‌محتوا جايگاهي در مجله ندارند.

قصه‌هاي دنباله‌داري كه سال‌ها پيش در كيهان بچه‌ها منتشر مي‌شدند محبوبيت زيادي در بين بچه‌ها و حتي نويسندگان حوزه‌ي كودك و نوجوان داشتند، قصه‌هايي مثل «حسن كچل» و «نخودي». فكر مي‌كنيد دليل محبوبيت اين قصه‌ها چه بود؟ چرا اين سال‌ها ديگر سراغ قصه‌هاي تصويري (كميك استريپ) نمي‌رويد؟
ـ بچه‌هاي امروزي از ديدن قصه‌ها و تصاوير كارتوني و بازي‌هاي رايانه‌اي فراوان، سيراب شده‌اند. برعكس بچه‌هاي آن سال‌ها از ديدن و خواندن داستان‌هاي مصور (كميك استريپ) حتي به صورت سياه و سفيد و چاپ ضيف هم لذت مي‌بردند. چون چيزي در دسترس نداشتند.
براي بچه‌هاي اين روزها خواندن داستان‌هاي مصور با روال سابق حتي با بهترين كيفيت چاپ هم قانع‌كننده نيست.
يكي از شماره‌هاي استثنايي «كيهان بچه‌ها»، شماره‌اي است كه در دوران جنگ منتشر شد و فقط جلد داشت و صفحات داخلي آن از كاغذهاي سفيد تشكيل شده بود. اين شماره‌ به ابتكار چه كسي و با چه هدفي منتشر شد و استقبال بچه‌ها از آن چطور بود؟
ـ در يك مقطعي از زمان جنگ، كاغذ كمياب و بسيار گران شده بود. اين گراني در ماه مهر و هم‌زمان با بازگشايي مدارس اتفاق افتاد. در آن زمان دفترچه‌هاي مشق، بسيار گران در فروشگاه‌ها توزيع مي‌شدند. كيهان بچه‌ها طبق روال در سه‌شنبه اول مهر به بازار آمد. جلد و سرمقاله داشت و مابقي صفحات با كاغذ سفيد و خط‌كشي شده بود. قيمت مجله در آن زمان از قيمت دفترچه بسيار ارزان‌تر بود. هيأت تحريريه و نويسندگان آن شماره، همه‌ي بچه‌هاي ايران بودند. آن‌ها 48 صفحه كيهان بچه‌هاي سفيد در اختيار داشتند، هرچه كه دلشان مي‌خواست مي‌توانستند توي آن بنويسند، حتي مشق شب!

چرا در سال‌هاي اخير «كيهان بچه‌ها» مانند گذشته نويسنده‌‌ي مطرحي را به ادبيات كودك و نوجوان كشور معرفي نمي‌كند و احساس مي‌شود آن تأثير سال‌هاي گذشته را ندارد. تقصير را گردن چه كسي بايد بيندازيم؟ زندگي ماشيني، تنبلي نويسندگان و يا...؟
ـ استانداردهاي كيهان بچه‌ها براي چاپ تغيير نكرده است. درهاي مجله به روي همه باز است. اين يك مجله، انحصاري و خانوادگي نيست كه فقط مطالب عده‌ي معدودي در آن چاپ شود. در جشنواره‌هاي متعددي كه هر ساله در كشور برگزار مي‌شود، هنوز هم نويسندگان، شاعران و تصويرگران مجله رتبه‌هاي ممتاز را به خود اختصاص داده‌اند. در سال‌هاي اخير، بيش‌تر نويسندگان و شاعران كيهان بچه‌ها را هنرمندان شهرستاني تشكيل داده‌اند. آن‌ها بسيار با انگيزه هستند و تعدادشان هم كم نيست. بچه‌هاي شهرستان فرصت شكوفايي پيدا كردند. بسياري از آن‌ها كه در جشنواره‌ها جزء برگزيده‌ها بودند، هرگز نتوانستند به غير از كيهان بچه‌ها در مجله‌ي ديگري فرصت خودنمايي داشته باشند. به جرأت مي‌توان گفت ديگر مركزيت ادبيات كودكان و نوجوانان، تنها در تهران نيست. هنرمندان بسياري در شهرستان‌ها هستند كه توانستند هنر خود را ثابت كنند.
 
هنرمندان همدان، كرمانشاه، خوزستان و ... از نويسندگان تهراني بسيار جلوتر افتاده‌اند. بسياري از نويسندگان و شاعران سال‌هاي دور،‌ هم اكنون نوشته‌هاي در حد چاپ و مطابق با استانداردهاي روز در كيهان بچه‌ها را ندارند. به همين خاطر، از غافله عقب مانده‌اند و حسرت آن روزها را مي‌خورند. ( 
اين‌جا  و اين‌جا را هم ببينيد.)